برخی از ویژگیهای فرهنگ عبارت است از 1- فرهنگ سبب تنظیم جامعه میشود. 2- فرهنگ سبب کارایی زندگی میشود. 3- تمام افراد از یک هنجار پیروی میکنند. 4- فرهنگ انطباقپذیر است. 5- فرهنگ، محیطی است. 6- فرهنگهای چندگانه، بطور سلسله مراتبی قرار دارند. 7- فرهنگ، نقشی تعیینکننده در پذیرش تبلیغات محصول، پوشش، خوراک، اقامت و مسافرت دارد و ارزشهای فرهنگی در جوامع مختلف، متفاوت است.
شاهین منصوری- کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی
برخی تغییرات در فرهنگ
1- راحتی: از هنگامی که زنها به نیروی کار پیوستهاند، تقاضا برای محصولاتی که در کار منزل به آنها کمک میکند، افزایش یافته است. از این رو بر خرید و استفاده از وسایلی از جمله ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی، مایکروویو، زودپز و ... تأثیر دارد.
2- تحصیلات: کسب تحصیلات و مهارت میتواند به افرادی که در جستجوی شغلند و نیز به بهتر شدن وضعیت شاغلان کمک کند. شاهد این ادعا، افزایش روز افزون کلاسهای تخصصی و فارغالتحصیلان دانشگاهی است.
3- وضع ظاهری: سلامت، تناسب اندام و ظاهری بروز، از ارزشهای متمایز به حساب میآید. تأسیس مراکز لاغری و سالنهای زیبایی بسیار زیاد شده است و لوازم آرایش به وفور به فروش میرسد.
انواع فرهنگ
1- فرهنگ ملی: فرهنگ رایج بین یک ملت و مشترک برای همه.
2- فرهنگ عامّه: فرهنگ تودهها با هنجارهای مورد خواست تودهها.
3- خردهفرهنگ: فرهنگ یک گروه در جامعهای بزرگتر است. در این جامعه، شناسایی گروه برمبنای ملیّت، مبدأ، نژاد، مذهب، سن، جنسیت و غیره است.
4- فرهنگ سازمانی: ارزشهای شرکت، مراسم، تشریفات، اسطورهها و قهرمانها.
ابعاد فرهنگ از نظر هافستد
هافستد پنج بُعد مشترک فرهنگ را در بین شصت و شش کشور یافت. این ابعاد عبارتند از:
1- فردگرایی در مقابل جمعگرایی: فردگرایی، دیدگاهی اخلاقی است که بر ارزش اخلاقِ فرد تأکید میکند و حریم خصوصی و عقیده فردی را محترم میشمارد. جمعگرایی، تعامل رفتاری بین افراد، گروهها یا اقوام مختلف و کسب هویت از جمع و رفتار جمعی است.
2- فاصله قدرت (نابرابری اجتماعی و تمکین از قدرت): میزان پذیرش نابرابری در سطوح مختلف قدرت سازمانی و نهادها را مشخص میکند و میتواند بر اولویتهای تمرکز قدرت، پذیرش پاداشهای متفاوت و شیوههایی که افراد در شرایط نابرابر کار میکنند، تأثیرگذار باشد.
3- اجتناب از عدم اطمینان: شیوههایی است که در آن جوامع به عدم اطمینان و ابهامهای محیطی موجود در زندگی واکنش نشان میدهند.
4- مردانگی/ زنانگی: جرأت، کسب نتایج و تحصیل مال و مالکیت با عنوان مردانگی گره خورده است. پرورش، دغدغه و نگرانی از شرایط محیطی و اجتماعی بودن نیز مربوط به فرهنگ زنانگی است.
5- جهتگیری بلند مدت در مقابل کوتاه مدت: در جوامعی با شاخص بلند مدت، حل مسئله بطور واقعبینانه و عملگرایانه انجام میشود در حالی که کشورهایی که جهتگیری بلند مدت دارند، به سوی پیشرفت حرکت میکنند. جهتگیری کوتاه مدت متعلق به جوامعی است که شدیداً به سوی استقرار حقیقت مطلق تمایل دارند.
6- افراط در مقابل خویشتنداری: در گروه اول، خواسته اولیه و طبیعی بشر بطور آزادانه ارضا میشود اما دسته دوم بر این باورند که عوامل دیگری بر زندگی و احساسات ایشان تأثیرگذار است.